جُعْفی، خاندان، از خاندانهای مشهور یمنی ساکن در کوفه. جعفی نام تیرهای از تیرههای قبیله مَذْحِج است (رجوع کنید به ابنحزم، ص 476ـ477). این تیره، گاه به سبب بزرگی و اهمیتش، قبیله هم خوانده شده است (رجوع کنید به ابنمنظور، ذیل «جعف»). نام این تیره بر گرفته از نام جُعفی بن سَعْد العَشیرة بن مالک است که در واقع پدر این قبیله محسوب میشود (جوهری؛ یاقوت حموی، ذیل «جعف») و نسل وی از طریق دو پسرش، مَرّان و حَریم، ادامه یافته است (ابنحزم، ص 409). در باره اصل واژه جعفی و هیئت منسوب به آن، اقوال گوناگونی ذکر شده است (رجوع کنید به ابن منظور، همانجا؛ مرتضی زبیدی، ذیل «جعف»). بنا بر مشهور، جُعفی هم نام پدر قبیله جعفی است و همهیئت منسوب به آن (رجوع کنید به سمعانی، ج 2، ص 67). از تیره جعفی در شعر جاهلی از جمله شعرهای لبید بن ربیعه با عنوان «قبایل جعفی» یاد شده است (شرح دیوان لبید بن ربیعه العامری ، ص 99؛ نیز رجوع کنید به ابنمنظور، همانجا). برخی از افراد این قبیله در جنگ بدر در کنار پیامبر اکرم بودند (ابنحزم، ص410) و برخی نیز در عام الوفود به حضور پیغمبر رسیدند (رجوع کنید به ابنسعد، ج 1، ص 324). جُعفیان در برخی از حوادث مشهور پس از اسلام نقش داشتهاند، از آن جمله عبیداللّه بن حرّ جُعفی معروف به «الشاعر الفاتک» که از هواداران عثمان بن عفّان بود و در جنگ صفّین در سپاه معاویه حضور داشت (ابنحزم، همانجا). در عین حال، به نوشته نجاشی (ص 9) او نسخهای از امام علی (علیه السلام) روایت کرده است. سید بحرالعلوم در الفوائدالرجالیة (ج 1، ص 324ـ329) از نجاشی، به سبب آنکه این عبیداللّه را از سلف صالح شمرده، انتقاد کرده است. فرزندان عبیداللّه، صَدَقَه و برّه و اَشْعَر، نیز در واقعه دَیرُالجَماجِم (سال 82) شرکت داشتند (همانجا). قبیله جعفی، به اتفاق دیگر قبایل مذحج، در نبرد قادسیه (سال 14) شرکت داشتند و از آنها با عنوانِ «یمنیهای قدیم» نام برده شده است (رجوع کنید به جُعیط، ص 32ـ33).در منابع رجالی شیعی، نخستین بار با نام حارث بن قیس جُعفی، از افراد این قبیله، برخورد میکنیم که از او جزو یاران حضرت علی (علیه السلام) یاد شده است (رجوع کنید به طوسی، ص60). نشانی از جعفیان در بین یاران امام حسن، امام حسین و امام زینالعابدین (علیهم السلام) دیده نمیشود. از دوره امام باقر (علیه السلام) شمار جعفیان در میان شیعیان رو به افزایش گذاشت و در زمان امام صادق (علیه السلام) به اوج رسید. نام شماری از این افراد را نجاشی (برای نمونه رجوع کنید به ص 28، 32ـ33، 103، 110ـ111، 174، 246، 299) و طوسی (برای نمونه رجوع کنید به ص 117، 125، 128، 133، 137، 155) ذکر کردهاند. مشهورترین فرد این خاندان در میان اصحاب امام محمدباقر و امام جعفرصادق (علیهما السلام)، جابر بن یزید جعفی * است. ماسینیون (ص 145ـ146) احتمال داده که رو آوردن جعفیان به تشیع، به تبعیت از گرایش مذحج و تیرههای مختلف آن به تشیع بوده است. در تاریخ اسلام برخی اشخاص بهسبب داشتن پیوند ولاء (وابستگی حمایتی) یا ازدواج با افراد این قبیله، به جعفی شهرت یافتهاند، از جمله ابوعبداللّه حسینبن علی جعفی (متوفی 202)، ابوخَیثَمه زُهیربن معاویه، ابوعبداللّه محمدبن اسماعیل بخاری* مؤلف الجامعالصحیح معروف به صحیح بخاری، ابوعمرمحمدبن ابان بن صالح بن عمیر و ابوعبدالرحمان عبداللّهبن عمربن محمدبن ابانبن صالح معروف به «مُشکدانه» که سه تن اول به سبب پیوند ولاء و دو تن اخیر به سبب ازدواج، به جُعفی معروف شدهاند (سمعانی، ج 2، ص 68)
منابع: ابنحزم، جمهرة انسابالعرب، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قاهره [1982]؛ ابنسعد (بیروت)؛ ابنمنظور؛ محمد مهدی بن مرتضی بحرالعلوم، رجالالسید بحرالعلوم: المعروف بالفوائدالرجالیة، چاپ محمدصادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، تهران 1363ش؛ هشام جعیط، الکوفه: نشأة المدینة العربیة الإسلامیة، بیروت 1993؛ اسماعیلبن حمادجوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت [بیتا]، چاپ افست تهران 1368 ش؛ سمعانی؛ شرح دیوان لبیدبن ربیعه العامری ، چاپ احسان عباس، کویت: التراث العربی، 1984؛ محمدبن حسن طوسی، رجالالطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم 1415؛ لوئی ماسینیون، خطط الکوفه و شرح خریطتها، ترجمه تقیمحمد مصعبی، چاپ کامل سلمان جبوری، نجف 1399/ 1979؛ محمدبن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهرالقاموس، چاپ علی شیری، بیروت 1414/1994؛ احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم 1407؛ یاقوت حموی.