نشست همافزایی درباره چگونگی نگارش بخش میراث ائمه (علیهمالسلام) و اصحاب با حضور و ارائه دکتر نعمتالله صفری فروشانی و با حضور برخی از نویسندگان مداخل دانشنامه اهلبیت (ع) در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
در ابتدا آقای دکتر صفری نکات مهم و مبنایی را در مورد نگارش میراث علمی ائمه (علیهمالسلام) و اصحاب آنها بیان نمودند و پس از آن نویسندگان مداخل نظرات خود را بیان کردند.
آنچه در ادامه میآید مشروح سخنان آقای دکتر صفری است:
خواهشمندم به لغت همافزایی توجه کنید. چراکه بنا نیست متکلم وحده باشیم و دوستان در طول نگارش خودشان به مسائلی برخورد کردهاند که میتوانند مطرح کنند.
بحث میراث علمی ائمه بخش بسیار مهمی است و اینقدر اهمیت دارد که یک جلسه را به آن اختصاص دادهایم و بلکه در برخی از موارد علت وجودی و فلسفه وجودی آن مدخل میشود؛ مثلاً بعضی از اصحاب را مدخل کردیم به خاطر میراث علمی که داشتهاند.
این میراث علمی را در مداخلمان میتوانیم به سه بخش تقسیم کنیم:
1- مدخل ائمه (علیهم السلام)؛
2- مدخل اصحاب ائمه (علیهم السلام)؛
3- مداخل فرقهها و جریانها که نگاهی به میراث علمی آنها خواهیم داشت.
این میراث علمی را میتوانیم به چند بخش تقسیم کنیم:
1- میراث موجود؛ کتابهایی که در آن باره نوشتهشده است یعنی متعلق به آن شخصیت است؛ قطعاً یا به احتمال زیاد
2- میراث جمعآوریشده؛ مانند نهجالبلاغه یا صحیفههایی که داریم.
3- میراث منتسب؛ میراثی است که واقعاً از امام نیست مانند مصباح الشریعه که متعلق به امام صادق (علیهالسلام) یا تفسیر امام حسن عسکری یا طب الرضا که میدانیم واقعاً از آن امام نیست. یا در مورد صحابی مانند توحید مفضل که میدانیم متعلق به مفضل نیست.
در مورد میراث جمعآوریشده اگر مدخل مستقلی نداریم باید به آن بپردازیم. باید به مسندهایی که بنام ائمه (علیهم السلام) نوشته شده است توجه کنیم. غیر از عطاردی ممکن است به مسندهایی که اهل سنت نوشتهاند بپردازیم یعنی کسانی که قبل از ما این میراث را جمعآوری کردهاند باید مورد توجه و تحلیل ما قرار بگیرند.
اینجا گزارش میدهیم. چه چیزهایی درباره ائمه (علیهم السلام) یا میراث آنها وجود دارد. مجتهدوار لازم نیست بررسی کنیم البته اگر کسی بتواند به این صورت بررسی کند مشکلی ندارد ولی ظاهراً کار سختی است.
در این گزارش باید به چه چیزهایی توجه کنیم؟
1- گونه شناسی
مثلاً بعد از گزارش کلی بگوییم این میراث چقدر روایت دارد؟ حجم را مشخص کنیم. یا اینکه در چه بخشهایی است مثلاً در بخش فقه یا کلام یا تفسیر به چه مقدار است؟ و حتی گونهها را ریزتر بررسی کنیم مثلاً بحث تفسیر چه مقدارش تفسیری است و چه مقدارش تأویلی است؟
در باب اصحاب به اساتید و شاگردانشان دفت کنیم. کسانی که این میراث را نقل کردهاند و اساتیدی که اینها از آنها نقل کردهاند. در این مورد بیشتر به بیواسطهها عنایت داریم؛ مثلاً غیر از امام، فرد دیگری استادشان نمیشود مگر اینکه زراره که معمولاً بیواسطه نقل میکند با واسطههایی از ائمه نقل کند یا روایاتی در توضیح و تکمیل روایات خودش از دیگران نقل کند یا مثلاً یک راوی اساتید سنی نیز داشته باشد و روایاتی از او نقل کند که این روایات در روایات شیعی او هم اثرگذار باشد و بتوانیم از این میراث بخصوص میراث اصحاب جریان شناسی کنیم که چه جریانی را ترویج میکند؟ اما بعضی از صحابه هستند که به خاطر میراث شان مطرح نشدهاند؛ مانند ام سلمه که در این صورت باید به میراث شان به نحو کلی توجه کنیم ولی به میراث اهلبیتیشان ممکن است توجه خاص نداشته باشیم.
این کلیاتی بود که با توجه به نوشتههایی که از دوستان داشتم و تجربههایی که از دائرهالمعارفها داشتم خدمت دوستان عرض کردم.
اگر بگویند میتوانید یک مدخل نمونه نشان بدهید من میگویم نمیتوانم مدخلی نشان دهم که در دائرهالمعارفها باشد و کاملاً به میراث بپردازد مثلاً مدخل ابوحنیفه استاد پاکتچی یک مقداری در برخی از بخشها تحلیل کرده است ولی میراث کلی ابوحنیفه را تحلیل نکرده است. میتوان از آن استفاده کرد.