چکیده
دولت شیعی آل بویه (320-447 هـ.ق/932-1055م) در ایران و عراق بوسیله فرزندان بویه تأسیس گردید. گرچه دوره حاکمیت آن ها مصادف با قدرت گیری حکومت های مستقل و نیمه مستقل دیگری در قلمرو اسلامی بوده و ضعف خلافت عباسی را بوجود آورده بود اما همین دوران به عصر رنسانس فرهنگی در تمدن اسلامی معروف است. عوامل و عناصر متعددی در شکوفایی فرهنگی و تمدنی در این عصر نقش داشته اند.
اما مهمترین عامل را باید «اصل مدارای دینی و مذهبی» دانست که از آن به مادر تمدن ها نیز تعبیر شده است. این اصل ریشه در ذات اسلام داشته و از آموزه های پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) می باشد. پرسش اصلی پژوهش پیش رو این است که: مدارای دینی و مذهبی در ملک داری بویهیان و آثار و نتایج آن بر توسعه و شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی چه بوده است؟ برای دستیابی به پاسخ این پرسش، در ابتدا به روش توصیفی-تحلیلی که روش معمول تاریخی است، زمینه های تاریخی، اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مدارای بویهیان مورد واکاوی قرار گرفت و مشخص گردید که مدارای دینی و مذهبی در حکومت آل بویه از جایگاه سیاسی، اجتماعی، نظامی و مذهبی برخوردار بوده است به طوری که آن ها از همه کسانی که صلاحیت لازم در تشکیلات اداری و اجتماعی مانند: وزارت،قضاوت، فرماندهی لشکر، دیوان مظالم، امیرالحاج و نقابت علویان را داشتند بدون توجه به دین و مذهبِ آن ها استفاده می کردند که منجر به شکوفایی و توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی در قلمرو آنان گردید. دستاورد و کاربرد این رساله نیز توجه به نقش مهم مدارای دینی و مذهبی در تقریب مذاهب و تولید علم و توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی است.