سه شنبه سوم بهمن 1396 هم زمان با میلاد حضرت زینب سلام الله علیها در دانشکده الهیات و ادیان دانشگاه شهید بهشتی تهران، جلسه دفاعیه رساله دکتری با عنوان «رویکردهای سیره نگاری پیامبر اعظم (ص) بهوسیله شیعیان از ابتدای عصر پهلوی تا عصر حاضر (1304-1385ش)» برگزار گردید.
این رساله با راهنمایی و ارشادات اساتید گرامی جناب دکتر عباس احمدوند، دکتر محمد مهدی باباپور گل افشانی و دکتر نعمت الله صفری فروشانی به وسیله هادی یعقوب زاده دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی؛ گرایش تاریخ و تمدن اسلامی، نوشته شد. این رساله درصدد پاسخگویی به این سؤال بود که شیعیان در ایران معاصر از دوره پهلوی اول تا سال 1385ش(سال پیامبر اعظم(ص)) با چه رویکردها و نگرش هایی به نگارش سیره پیامبر (ص) روی آورده اند؟ اهمیت این پژوهش از آن جهت است که بررسی رویکردها و نگرش های حاکم بر سیره-نگاری شیعیان در ایران معاصر (بازه زمانی: 1304-1385ش)، به ساماندهی رویکردها و نگرش ها کمک نموده و تاثیر آنها را در نحوه گزارش سیره پیامبر(ص) مشخص خواهد نمود. این امر، افزون بر شناسایی نقاط قوت و ضعف رویکردها، در تعمیق و توسعه مطالعات سیره نیز موثر خواهد بود. همچنین، در این بررسی افزون بر شناسایی خاستگاه رویکردها و بسترهای شکل گیری آنها روند تکاملی سیره نگاری در ایران معاصر و عوامل موثر بر آن نیز روشن خواهد شد.
از منظر روش، این پژوهش با استفاده از روش تطبیقی گونه شناسانه سامان یافته است. در این روش انواع گوناگون کتب سیره را به مثابه اجزایی از یک مجموعه کلی، در اینجا سیره نگاری، در نظر آورده، به مقایسه و دسته بندی آنها پرداخته می شود. از اینرو، ابتدا با مراجعه به معاجم مؤلفان و علمای شیعه، شخصیت ها و دانشمندان سیره نگار در بازه زمانی پژوهش حاضر شناسایی و آثار آنان دسته بندی شد.
پس از این، با مطالعه آثار و تطبیق آنها با یکدیگر و با استناد به شواهد و مولفه های موجود در آثار، رویکردهای حاکم بر فضای سیره-نگاری در ایران معاصر تبیین و معیارها و وجوه تمایز آنها از یکدیگر، مشخص گردید. با مراجعه به منابعی که به کتاب شناسی پیامبر (ص) پرداخته اند، مشخص شد در دوره معاصر، نویسندگان زیادی در قالب تک نگاری و مجموعه نگاری به تدوین سیره آن حضرت همت گماشته اند. این آثار، در قالب کتاب، پایان نامه و مقاله نوشته شده است. به دلیل گستردگی آثار، در این اثر تنها آثاری مورد بررسی قرار گرفتند که بهصورت کتاب و در قالب تک نگاری به سیره پیامبر (ص) پرداخته باشند.
پس از شناسایی آثار لازم بود معیارهای تبیین رویکرد نویسندگان مشخص گردد. باوجود اهمیت این موضوع، به رغم پژوهشی که صورت گرفت، اثر و تألیف مستقلی یافت نگردید. البته جلسات و کلاس های درس استاد دکتر نعمتالله صفری فروشانی در مقطع دکتری در مراکز علمی حوزوی و دانشگاهی که در این باره بحث کرده بودند، بسیار راهگشا بود. اما ایشان نیز در این مباحث عمدتاً بر رویکردهای درون دینی متمرکز بوده و کمتر به رویکردهای متأثر از علوم انسانی پرداخته اند.
در رویکردهای درون دینی نیز مطالعه ایشان به چند نفر شاخص محدود بوده و به مجموعه نویسندگان در دوره معاصر نظر نداشته اند. با اینحال، سرنخ های به دست آمده از مباحث استاد صفری فروشانی به تنظیم یک طرح واره کمک نمود. برای مستندسازی ویژگی های هر رویکرد و توسعه شاخه های رویکرد علوم انسانی، پس از شناسایی سیره های مرتبط با پیامبر اسلام (ص) به مطالعه آنها پرداخته و شناسایی رویکردها و نیز کشف معیارهای متمایز کننده هر رویکرد از دیگری آغاز گردید.
به همین منظور، حجم بالایی از آثار سیره که در این دوره منتشرشده بود، غالباً بهطور کامل و در برخی موارد بهصورت مروری مطالعه گردید. پس از دسته بندی آثار و کشف رویکردهای حاکم بر آنها، مواردی که شاخص بودند شناسایی و مورد مطالعه جدید و فیش برداری قرار گرفتند. در ادامه برای نشان دادن تأثیر این آثار و کشف روند توسعه رویکرد حاکم بر آنها در جامعه علمی، مجدداً برخی دیگر از آثار غیر شاخص، ولی مهم، مطالعه گردید. این کار هرچند به مطالعه کامل تعداد زیادی کتاب و مرور تعدادی دیگر نیاز داشت، اما به نتایج خوبی منجر گردید که مهم ترین آنها دستهبندی آثار منتشرشده در این دوره و کشف رویکردهای حاکم بر آنها است.
یافتهها: یافته های این پژوهش را به دو بخش کمی و کیفی می توان تقسیم کرد. در بخش کمی، بررسی ها نشان داد در دوره رضاشاه تنها پنج اثر در سیره پیامبر(ص) نوشته شد، در حالی که در دوره محمدرضاشاه، خصوصاً در دوره مبارزات ملت ایران به رهبری آیت الله خمینی (بعدها: امام خمینی)، به دلیل فضای انقلابی ایجاد شده در جامعه، شاهد توجه روزافزون اندیشمندان شیعه به سیره پیامبر (ص) و نگارش آثار زیادی درباره آن حضرت هستیم. این توجه در عصر انقلاب اسلامی خصوصاً در سال 1385 (سال پیامبر اعظم (ص))، تداوم یافت.
در بخش کیفی نیز بررسی ها نشان داد نویسندگان شیعه متاثر از فضا و شرایط به وجود آمده در هر دوره و به اقتضای نگرش ها و مطالعاتی که داشتند، رویکردهای متفاوتی اتخاذ کردند. از این رو، آثاری که در این دوره نوشته شده را می توان در دو دسته رویکردهای درون دینی و برون دینی قرار داد. مراد از رویکرد درونی دینی این است که سیره نگار به انگیزه های دینی و با استناد به منابع دینی و نیز بهره گیری از روش ها و ابزار دینی سیره پیامبر (ص) را بنویسد. از این رو، رویکردهای تاریخی-کلامی، کلامی و روایی که خاستگاه دینی داشته و از ابتدای سیره نگاری مورد توجه بوده اند، در دسته رویکردهای درون دینی قرار می گیرند.
مراد از رویکردهای برون دینی، رویکردها و نگرش هایی است که بر پایه دانشی برون دینی و با استفاده از ابزار و روش های موجود در علوم انسانی جدید شکل گرفته باشند. در این دسته هر چند ممکن است سیره نگار با هدف و انگیزه ای دینی به سراغ سیره پیامبر (ص) آمده باشد، اما نگرش ایجاد شده در او بر پایه یک دانش برون دینی است. به عنوان نمونه، گاه سیره نگار به منظور تبیین اقتصاد سوسیالیسمی از منظر اسلام به سراغ سیره پیامبر (ص) آمده و می کوشد گزاره هایی را برای تبیین آن بیابد. در این حالت، نویسنده افزون بر تحلیل های جانبدارانه ای که از گزاره های تاریخی ارائه می دهد، هیچ دقتی در صحت و سقم اخبار تاریخی به کار نمی گیرد، بلکه تنها به دنبال اخباری است که به تبیین نظریه او کمک کند، هرچند آن خبر ضعیف بوده و از منظر مورخان اعتبار نداشته باشد.
البته ممکن است در مواقعی خروجی چنین نگارشی، دینی و مطابق با معیارهای پذیرفته شده دینداران درباره رسول خدا (ص) باشد. اما در هر صورت نگرش پدید آمده در فرد مبتنی بر یک دانش برون دینی است. البته در این نوشتار از میان رویکردهای گفته شده، تنها به دو رویکرد اجتماعی و نظامی پرداخته شده است. این گزینش بدان خاطر است که آثار شاخصی که با رویکرد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی درباره پیامبر (ص) نوشته شده اند، عمدتاً بعد از بازه زمانی پژوهش حاضر (1385ش) منتشر شده اند. نمونه هایی هم پیش از سال 1385 منتشر شده، از آثار شاخص و تأثیرگذاری نبودند تا بتوان در این نوشتار به آنها پرداخت. ضمناً محدودیت حجم رساله نیز از دلائل این گزینش بوده است.
در این بخش همچنین، به رویکرد تاریخی محض به دلیل اتکای آن به روش تاریخ نگاری جدید که به دنبال کشف واقع بوده و به سیره پیامبر (ص) به عنوان یک برهه تاریخی و نه یک منبع معرفتی می نگرد نیز پرداخته خواهد شد. ضمناً رویکرد متأثر از مستشرقان نیز که نگرشی سکولار و غیر دینی به سیره پیامبر (ص) بوده، در این بخش بررسی خواهد شد.
نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد در سیره نگاری دوره معاصر در ایران، رابطه معناداری میان اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه در اتخاذ رویکردهای متفاوت وجود دارد. بررسی محتوای سیره های منتشر شده و تطبیق آنها با شرایط جامعه حاکی از این ارتباط است. به عنوان نمونه، در فضای انقلابی ایجاد شده در دهه چهل شمسی، برخی از اندیشمندان به تحلیل سیره پیامبر (ص) بر مبنای رویکرد اجتماعی پرداختند. ضمناً این پژوهش نشان داد عوامل فوق در رواج و یا کم توجهی به نشر سیره پیامبر (ص) نیز موثر است. به عنوان نمونه فضای ایجاد شده در دوره رضاشاه موجب شد در این عصر تنها پنج عصر درباره پیامبر (ص) نوشته شود که از میان چهار اثر در خارج از کشور منتشر گردیدند و عمدتاً در دوره پس از رضاشاه در ایران انتشار یافتند. همچنین، این پژوهش ثابت نمود رویکرد کلامی در میان رویکردهای درون دینی اصلی ترین رویکرد بوده و دغدغه اصلی سیره نگاران شیعه اثبات حقانیت اهل بیت (ع) بوده است. همچنین، بررسی های نشان داد در دوره پهلوی، حاکمیت از نشر سیره هایی که محتوای آن در تضاد با مبانی دینی باشد، حمایت می کرد. نمونه آن انتشار کتاب 23 سال نوشته علی دشتی به وسیله سفارت ایران در بیروت در سالهای 1352-1353 است که مضامینی ضد دینی و هماهنگ با افکار و اندیشه های گلدزیهر خاورشناس یهودی دارد.
رساله فوق با داوری اساتید گرامی: دکتر ستار عودی، دکتر سید محمد رحیم ربانی زاده، دکتر محمد حاجی تقی و دکتر مهران اسماعیلی مورد بررسی قرار گرفته و با درجه عالی پذیرفته شد.