در این سخنرانی بر خلاف سخنرانی های معمول، پس از تبریک بحث خود را به موضوعی جزیی اختصاص داد و جوانب مختلف آن را واکاوید. وی با اشاره به سخنان امام رضا(ع) که امام جواد(ع) را با برکت ترین مولود در اسلام یا با برکت ترین مولود برای شیعه خوانده، بحث خود را اختصاص به تبیین چرایی این سخن گهربار پرداخت.
وی ابتدا به تشریح واژه برکت پرداخته و آن را به معنای بهره دهی بیشتر در زمان و شرایط و مقتضیات کمتر تشریح کرده و با توجه به مدت زمان اندک عمر و امامت امام جواد(ع) سعی در تبیین و تعیین این مصداق در مورد امام(ع) پرداخت.
وی در مقدمه سخن خود امام جواد(ع) را در سلسله امامت، دارای جایگاهی مهم و بلکه به عنوان یکی از نقاط عطف امامت مطرح کرده و این نکته را نیز تذکر داد که اطلاعات شیعه عموماً درباره این امام اندک بوده و معمولاً در مجالس به ذکر یک یا چند فضیلت و معجزه پرداخته و پرده از اسرار امامت آن حضرت بر نمی دارند و نیز به سیره آن حضرت در جوانب مختلف نمی پردازند. در حالیکه در مدت عمر اندک آن حضرت یعنی از سال 195 تا 220ق و یا امامت اندک تر وی یعنی از سال 203 تا 220 ق دنیایی از معارف نهفته است.
سخنران سپس به جوانب مختلف برکت امام پرداخته و آن را در محورهای زیر سامان داد:
1. برکت برای امام رضا(ع) به عنوان پدر؛
در این بخش سخنران به ذکر این واقعه تاریخی پرداخت که امام رضا(ع) تا سن 47 سالگی دارای فرزند نمی شد و از این رو مورد اتهامات مختلفی قرار گرفته و از جمله امامت آن حضرت به علت بی فرزندی مورد مناقشه قرار گرفته بود. علاوه بر آنکه بی فرزندی از جهت مسائل عاطفی برای فرد بسیار مهم است. بی فرزندی امام رضا(ع) به گونه ای در جامعه به ویژه اطرافیان و خویشان تثبیت شده بود که حتی با تولد امام جواد(ع) عده ای در انتساب این فرزند به پدر شک کرده و او را فرزندی الحاقی دانستند تا جایی که از قائف( قیافه شناس) برای تثبیت ادعای خود کمک خواستند اما قائف بر خلاف نظر آنان از راه بدن شناسی به اثبات فرزندی این فرزند پرداخت.
2. برکت برای امام رضا (ع) به عنوان امام؛
همان طور که اشاره شد جریان های درون شیعی به ویژه جریان واقفیه که به شدت با ادعای عدم وفات امام کاظم(ع) در مقابل امام رضا(ع) ایستاده بودند بی فرزندی امام رضا(ع) را بزرگ ترین بهانه برای رد امامت آن حضرت دستاویز قرار دادند و این اعتقاد را ترویج می کردند که امام نمی تواند بدون فرزند باشد، پس از اینکه امام رضا(ع) که تاکنون دارای فرزند نشده، معلوم می شود که از ابتدا نیز امام نبوده است. بدین ترتیب تولد امام جواد(ع) علاوه بر آنکه قلب امام رضا(ع) را به عنوان پدر روشن کرد باعث تثبیت ادعای امامت آن حضرت براي شیعیان نیز شد. از آن به بعد دیگر تشکیک در امامت معنا نداشت.
3. برکت برای اصل امامت؛
تا آن زمان امامت به یک معنا مسیر عادی خود را طی می کرد اما امامت امام جواد(ع) جلوه ای دیگر از امامت را برای همگان اظهار کرد و آن بعد معنوی اعجاز علمی واضح آن بود. چرا که تا آن زمان در شیعه کودکی به امامت نرسیده بود و امامت با داشتن آن فضائل و ویژگی هایی که امامان دیگر داشتند این نکته را روشن ساخت که امامت منصبی الهی است که خداوند به هرکس بخواهد می دهد و کودک و جوان و پیر تفاوتی ندارد.
4. برکت برای اثبات توان مدیریتی امامان کودک؛
از زمان امام جواد(ع) تا زمان امام زمان(عج) مجموعاً سه امام کودک به امامت رسیدند؛ یعنی امام جواد(ع) امام هادی(ع) و حضرت حجت(عج). امام جواد(ع) سرآغاز این سلسله بود که گرچه آغاز امامت او حتی برای عده ای از شیعیان خاص با استبعاد روبرو گشته و برخی از آنها دنبال نایب الامامه ای می گشتند که با به سن رشد رسیدن امام (ع) امور مربوط به امامت را اداره کند اما به زودی همگان با مشاهده کیفیت مدیریت آن حضرت و نیز مقدار علم او در مباحثات و مصاحبات دریافتند که امامت کودک امر مستعبدی نبوده و بنابراین پذیرش امامت دو امام دیگر با مشکلات کمتری روبرو شد.
5. برکت نسبت به سازمان وکالت؛
سازمان وکالت که پایه ریزی اش به دست امام صادق(ع) و اجرایش به وسیله امام کاظم(ع) انجام گرفته بود در زمان امام رضا(ع) به علت اختلاف سران مهم این سازمان چون زیادبن مروان قندی، عیسی الرواسی و علی بن ابی حمزه بطائنی با امام رضا(ع) و ادعای توقف آنها بر امام کاظم(ع) به شدت منحرف شده و عملاً از دست امام رضا(ع) خارج شد. گرچه امام رضا(ع) در سال های پایانی امامت خود توانست بر این جریان منحرف بسیار خطرناک غلبه کند اما این امام جواد(ع) بود که با استفاده بهینه از شرایط و مقتضیات و با بهره گیری از فعالیت های پدر به تجدید و نوسازی این سازمان پرداخته و ضمن برطرف کردن نقاط آسیب آن، این سازمان را به شکل قدرتمندی بازسازی کرد؛ به گونه ای که پس از آن، امامان دیگر گرچه با مشکلاتی در درون این سازمان روبرو شدند اما هیچ گاه این مشکلات همانند مشکلات زمان امام رضا (ع) نبود و ائمه (ع) توانستند به خوبی بر این مشکلات غلبه نمایند و مهم تر از همه آنکه این سازمان در طول مدت 69 ساله غیبت صغری(260-329ق) توانست به بهترین وجه با ارتباط پنهانی که با امام زمان(عج) داشت به اداره شیعه بپردازد. از همین جا می توان جنبه دیگری از برکت آن حضرت(ع) یعنی استدامت برکات وجودی آن وجود نازنین تا زمان غیبت را به اثبات رسانید.
سخنران در ادامه یادآور ظلم تاریخی شیعیان به امامان خود و از جمله امام جواد(ع) شد و این نکته را یادآور شد که در مناسبت های مربوط به ائمه که به بهترین وجه می توان از آنها در راستای شناخت بیشتر جایگاه الگویی و سیره آن بزرگواران پی برد عمده مباحث سخنرانان و گویندگان و نویسندگان اعم از منابر، مطبوعات و صدا و سیما به ذکر چند مطلب دم دستی یا تکراری و یا ذکر یک یا چند داستان اختصاص یافته و وقت و حال و حوصله و توان ورود به مباحث عمیق تر وجود ندارد و حتی گاهی مشاهده می شود مطالبی عوامانه برای گرفتن اشک بیشتر جعل می شود که نه تنها در هیچ کتابی یافت نمی شود بلکه باعث توهین به آن حضرت می گردد.
وی به عنوان مثال به روضه ای اشاره کرد که چند سالی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ساخته شده و هم اکنون پایه ثابت هر مجلس مربوط به روضه امام جواد(ع) است که در آن امام به طرز فجیعانه ای به دست همسرش شهید شده در حالی که کنیزکان با دف و آواز مانع شنیدن صداهای ناله آن حضرت( می شوند و پس از شهادت به دستور ام الفضل همسر حضرت جنازه را در پشت بام رها می کنند و پس از آنکه با گذشت سه روز آن را می بیند آن را با لگد به پایین می اندازد.
سخنران خاطر نشان کرد که این داستان گرچه ممکن است اشکی را از توده ای جاری سازد اما در آن که از هیچ اسنادی برخوردار نیست. اوج اهانت به آن امام روا شده است. امامی که به شهادت تاریخ، در میان مردم بغداد و حتی دشمنان خود و نیز در میان خاندانش داری جایگاه رفیع بوده و بلافاصله پس از شهادت، ضمن آنکه علاوه بر مردم، دستگاه حکومتی نیز خود را مصیبت زده نشان می داد، تشیع جنازه باشکوهی از آن حضرت به عمل آمد.
سخنران در پایان آرزو کرد که خداوند بدون آنکه بخواهد ائمه(ع) را از دست شیعه نجات دهد کاری کند که معرفت شیعه به این شخصیت های با برکت زیادتر شده و راههای بهره وری بیشتر از این وجودات مقدس را بهتر بیاموزد.
. بحارالانوار، ج50، ص20،( به نقل از الخرائج والجرائح)
. همان، ج50، ص23، ( به نقل از کافی و الارشاد)