ساختار دولت علوی (علیه السلام) عرفی یا دینی؟

بازدیدها: 10
8 اسفند 1400
لینک کوتاه: https://nsafari.ir//?p=16452

ساختار دولت علوی (علیه السلام) عرفی یا دینی؟

استاد تاریخ و تمدن ملل اسلامی گفت: عهدنامه مالک اشتر، عهدنامه اعجاب انگیزی است و با مطالعه آن به خوبی می توان بخشی از ایده ها و نگاه امام علی (ع) را در بخش تمدنی ملاحظه کرد. این عهدنامه یک معجزه فکری، اندیشه ای، ساختاری و تشکیلاتی در عرصه های مختلف است.

دکتر نعمت الله صفری فروشانی در نشست علمی موسسه فهیم با موضوع «ساختار دولت علوی علیه السلام عرفی یا دینی؟» بیان داشت: در مورد امام علی (ع) آثار فراوانی در بازار علم موجود است که به نظر می رسد در برخی بخش ها تورم داریم مانند بخش های فضائل، کرامات و کلامی و در برخی بخش ها دچار کمبود و خلا هستیم مانند بخش هایی با رویکرد تاریخی و کمتر از آن، بخش هایی که با رویکرد تمدنی و مسئله محوری به بررسی زندگانی امام علی (ع) پرداخته باشند.

او افزود: در بخش های تاریخی بیشتر از جنگ های سه گانه امام علی(ع) سخن به میان می آید و از تشکیلات اداری و سازمان ها در دوره حکومت آن حضرت و چگونگی تعاملات اجتماعی ایشان با مردم کمتر سخن به میان می آید.

صفری فروشانی با بیان اینکه منظور از ساختار، تشکیلات و نهادهای حکومتی هستند، گفت: این تشکیلات به گونه های مختلف اداری، سیاسی، اقتصادی، قضایی، انتظامی و اجتماعی تقسیم می شوند. مسئله این است که این تشکیلات در حکومت امام علی (ع) چگونه بوده است؟ آیا نشات گرفته از دین و جایگاه امامتی حضرت و مقدس بود یا تشکیلات عرفی بود و امر عقلایی بود؟

او به تشکیلات عصر پیامبر اکرم (ص) پرداخت و ابراز کرد: این تشکیلات، بسیط و ساده بود که در حد آن زمان می توانست مفید باشد و به اداره مملکت اسلامی و دولت اسلامی بپردازد. پیامبر (ص) یک سپاه نظامی داوطلب داشت که مستقر نبود. هروقت جنگی درمی گرفت، فراخوان داده می شد و مردم در آن شرکت می کردند و هزینه شخصی خود در جنگ را با اسب و سلاح خود می پرداختند و براین اساس، سهم سواران در غنیمت ها دوبرابر سهم پیاده نظام بود. پیامبر (ص) عاملانی را برای جمع آوری زکات به اطراف می فرستاد و افرادی را به عنوان معلم و قاضی به اطراف مدینه می فرستاد و از اشکال مختلف و پیچیده تمدن در مظاهر مختلف آن مانند معماری، هنر و تشکیلات، بهره فراوانی نداشت.

استاد جامعه المصطفی ادامه داد: در همین زمان، تشکیلات ساسانی در ایران و رومی در شام و اطراف آن بود که پیشرفته تر از تشکیلات تمدنی مدینه بود. این یک مرحله نقطه عطف تمدنی در تاریخ تشکیلات اسلامی زمان پیامبر (ص) است؛ حتی مساجد هم به صورت یک چاردیواری ساده و سقفی با لیف خرما بود. پیامبر اکرم (ص) سکه نزده بود و مردم با همان سکه های ایرانی (درهم) و رومی(دینار)، معاملات خود را انجام می دادند و پیامبر(ص) احساس نیاز نکرده بود که این سکه ها را عوض کند و از علم الهی خود برای تغییر سکه ها استفاده نمی کردند حتی در مظاهر ساده تر تمدنی مانند ایجاد حمام برای شست و شو اقدامات جدی نشده بود یا در زمینه ایجاد سرویس های بهداشتی با فراوانی آن مواجه نیستیم.

او به زمان خلیفه دوم به عنوان نقطه عطف دوم در تاریخ تمدن اسلامی اشاره کرد و گفت: در این دوره، مسلمانان سرزمین های زیادی را در ایران و روم حتی مصر و آفریقا فتح کردند و با ملل متمدن پیشرفته ای روبرو شدند که از ناحیه تمدنی خود را قابل مقایسه با آنها نمی دانستند. مسلمانان دست بالایی در فرهنگ داشتند و آن به خاطر کتابی مانند قرآن و سنت نبوی بود اما دست پائین را در تمدن داشتند و لذا به صورت گسترده، شروع به اقتباس از تمدن های ملل مغلوب و شکست خورده کردند.

صفری فروشانی با بیان اینکه نمادهای مسجد مانند مناره و گنبد اقتباسی از تمدن ایرانی و رومی است، عنوان کرد: مسلمانان در مظاهر مختلف تمدن شروع به اقتباس کردند، به عنوان مثال، مال غنیمتی فراوان به مدینه رسیده بود و خلیفه طبق روال معمول، این مال را بین مردم تقسیم می کرد و دستگاه منضبطی برای تشخیص اینکه یک فرد، یکبار سهم گرفته یا دوبار نبود. سال ۲۰ هجری بود که عمر به فکر تشکیل دفتر و دیوانی برای ثبت و ضبط نام افراد افتاد تا مقدار ورود و خروج مال هم مشخص شود و بدین ترتیب اولین دیوان ها شکل گرفت.

او دیوان خراج، دیوان جیش (نظامی)، دیوان رزق و دیوان عطا را از جمله تشکیلاتی دانست که در زمان عمر تشکیل شد و گفت: عمر اهتمام فراوانی به ضرب سکه نداشت و با همان سکه های ایرانی و رومی بیشتر استفاده می کرد و اقدامات مختصری در زمینه ضرب سکه انجام شد که سکه های رایجی نبود.

استاد تاریخ و تمدن ملل اسلامی عنوان کرد: امام علی (ع) در زمان عمر هیچ به این تشکیلات اعتراضی نکرد و بلکه در برخی موارد تاسیس این تشکیلات همکاری می کرد و حتی ایده می داد. پرداختی که به ایشان و حسنین داشتند، می گرفت و اعتراضی نمی کرد. اما وقتی در کوفه مستقر شدند، تغییر اساسی در این تشکیلات ندادند.

او با بیان اینکه امام علی (ع) به اصل عدالت توجه زیادی داشت، گفت: ایشان تشکیلات عطا و رزق را بر همین اساس بنیان گذاشت و آن تفاوتی که در دوره خلیفه دوم دیده می شد، در زمان حکومت حضرت دیده نمی شد و می فرمودند: « من در کتاب خدا، ترجیحی نسبت به اولاد اسماعیل بر اولاد اسحاق نمی بینم». و همین سیاست مورد اعتراض اشراف عرب قرار گرفت.

صفری فروشانی به ساختارها در زمان امام علی (ع) اشاره کرد و افزود: امام تغییرات اساسی در این تشکیلات نداد، اصول و مبانی را در قالب این تشکیلات بنا می کرد.

او برنامه ها را سومین لایه حکومت امام علی (ع) عنوان کرد و گفت: امام (ع) درجایی به مردم زمان خود می فرمایند که «من را با تقوا و ورع و کوشش کمک کنید». این برنامه ها باید سامان پذیرد و لذا افرادی مانند مالک اشتر و ابن عباس را برای سامان دادن این برنامه ها برمی گزیند. با توجه به اینکه حضرت، آمادگی برای حکومت نداشتند، کادر آماده و همسو اندک داشتند.

استاد جامعه المصطفی با یادآوری اینکه امام علی (ع) تغییرات اساسی در تشکیلات ندادند، گفت: امام (ع) در ساختار نظامی از ساختار «خمیس» که در آن زمان رایج بود، استفاده می کردند و امام به فکر تشکیل آرایش جنگی پیشرفته تری نبود درحالیکه در روم نظام پیشرفته تری به نام «کردوس» وجود داشت که از گردان های متفاوت استفاده می کردند. همچنین اما از علم خاص امامتی خود برای این نظام پیشرفته استفاده نمی کرد.

او ادامه داد: حکومت برای ارتباط با مردم، نظام ویژه ای اختراع کرده بود؛ سعد بن ابی وقاص قبایل متفاوتی را که در جامعه اسلامی ایجاد شده بودند را به ۱۰ قسمت تقسیم کرد و قبایلی که از نظر نسب نزدیک همدیگر بودند را در یک ردیف قرار داد که به ان نظام اعشار می گویند به این ترتیب که یک رئیس عشری قرار داد که فرمانده کل از طریق رئیس کل این عشر با قبایل مندرج در این عشر در تماس بودند. وقتی شهر کوفه ساخته شد و بنا شد رزمندگان و جنگجویان در این شهر مستقر شوند، سعد بن ابی وقاص به فرمان عمر مامور شد این نظام اعشار را به نظام اسباع تبدیل کند.

صفری فروشانی گفت: امام علی (ع) وقتی در کوفه مستقر شدند باز از همین نظام اسباع برای ارتباط با مردم و قبایل مستقر در کوفه استفاده کردند و تنها، برخی از روسای اسباع را عوض کردند. در برخی متون تاریخی می بینیم که مالی از اصفهان به امام (ع) رسیده بود و ایشان روسای اسباع را خواستند تا آنها این مال را بین افراد خود تقسیم کنند.

او اشاره کرد: دیوان های اقتصادی تا زمان حکومت عبدالملک مروان اموی به زبان فارسی بود چون مسلمانان عرب هنوز به رموز و مسائل ریاضی آگاه نبودند و خط آنها هم چندان پیشرفته نبود بنابراین محتاج ایرانیان و رومیان و قبطی ها بودند. تا زمان عبدالملک مروان هم کسی پیدا نمی شد که بتواند دیوان ها را به عربی ترجمه کند. برای اولین بار، فردی به نام صالح بن عبدالرحمن که عرب بود و زیرنظر یک ایرانی کار می کرد، با کارفرمای خود مشاجره کرد. سپس نزد حجاج رفت و گفت من می توانم این دیوان ها را به زبان عربی برگردانم. حجاج هم خوشحال شد. ایرانی ها حاضر شدند صدهزار درهم به این فرد بدهند تا دیوان ها را به زبان عربی ترجمه نکند ولی او قبول نکرد و بالاخره در سال ۷۸، دیوان ها از زبان فارسی به زبان عربی برگردانده شد. و عبدالملک مروان در سال ۸۰، دیوان ها را از زبان رومی به زبان عربی برگرداند.

استاد تاریخ و تمدن ملل اسلامی بیان داشت: امام علی (ع) در زمان خود تلاشی برای برگرداندن دیوان ها به عربی نکردند. مظاهر تمدنی که مورد استفاده امام (ع) بود، مظاهر عقلایی و کارآمد متناسب با زمان و پاسخگوی به زمان بودند و این مظاهر، مظاهر دینی نشات گرفته از کتاب و سنت نبود.

او یادآور شد: تشکیلات و ساختارهای حکومتی چه در بعد مردم نهاد و چه در بعد تشکیلات اداری، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی همه زیرمجموعه تمدن قرار می گیرند که تمدن امری بشری و عرفی است و امام گرچه از نظر ما امام معصوم دارای علم ویژه است اما با این مبانی سراغ تشکیلات نمی رود و آینده را در ساختار این تشکیلات دخالت نمی دهد.

صفری فروشانی اضافه کرد: یکی از علل مهم پیشرفت تمدن مسلمانان، تسهیل در اخذ و اقتباس است با این توضیح که پیشوایان ما نهادها و تشکیلات تمدنی را امر دینی متصلّب لایتغیّر فرض نکرده است و ملاک عقلایی بودن و کارامدبودن را در آن لحاظ کرده و عقل را در تشکیل تمدن اسلامی دخالت داده است. بنابراین ما در پاسخگویی به بسیاری از شبهات توانمند می شویم.

او تصریح کرد: پیامبر و امامان وظیفه و رسالت هدایت مردمی را داشتند و وقتی موفق به تشکیل حکومت می شدند از نهادها و ساختارهای رایج استفاده می کردند البته به اسناد بالادستی یعنی مبانی و اصول توجه داشتند. امام علی(ع) در زمان خود با مشکلات فراوانی که با آن مواجه شدند موفق به توسعه تمدنی و ایجاد نقطه عطف نشدند. اما این اصول را بیان می کنند.

استاد جامعه المصطفی به بخشی از ایده های امام علی (ع) در بخش تمدنی و ایجاد ساختارها و برنامه های جدید اشاره کرد و گفت: عهدنامه مالک اشتر، عهدنامه اعجاب انگیزی است و با مطالعه آن به خوبی می توان بخشی از ایده ها و نگاه امام علی (ع) را در بخش تمدنی ملاحظه کرد. این عهدنامه یک معجزه فکری، اندیشه ای، ساختاری و تشکیلاتی در عرصه های مختلف است.

او بیان کرد: در زمان های قبل از امام علی (ع) اهل کتاب، سهمی از بیت المال نداشتند. در کوفه به نصرانی برخورد کردند که گدایی می کرد. امام (ع) فرمودند که چرا گدایی می کند؟ گفتند: قبلا کار می کرده است الان که پیر شده توانایی کار ندارد. امام (ع) فرمودند: از او کار کشیدید تا وقتی می توانست و الان که ازکارافتاده شده، او را رها کردید؟ و دستور داد که برای او و امثال او، سهمی از بیت المال قرار دهند. و این عظمت فکری امام علی (ع) است.

صفری فروشانی در پایان سخنان خود عنوان کرد: آنچه که از روایات برای آینده و حکومت مهدوی آمده است، به گونه ای نیست که امام زمان (عج) تمام تشکیلات رایج زمان را به هم بزند و تشکیلات جدیدی ایجاد کند بلکه یکی از نقش های مهمی که برای حضرت تبیین شده این است که سهم فراوانی در پیشرفت علم دارد و عقل های مردمان بیش از عقل های مردمان قبل از آن خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *