چهارده سال مدیریت گروه تاریخ اسلام: قسمت اول

چهارده سال مدیریت گروه تاریخ اسلام: قسمت اول
بازدیدها: 7
6 خرداد 1394
لینک کوتاه: https://nsafari.ir//?p=17111

چهارده سال مدیریت گروه تاریخ اسلام: قسمت اول

(تاسیس گروه تاریخ، چگونگی طراحی رشته های تاریخ و سرفصل‌ها و عناوین دروس)

تهیه و تنظیم: سیدمرتضی حسینی شاه ترابی

دکتر نعمت الله صفری فروشانی دانشیار تاریخ و پایه گذار رشته تاریخ اسلام در مجتمع آموزش عالی امام خمینی(ره) جامعه المصطفی العالمیه(ص) و نخستین مدیر گروه تاریخ مجتمع است؛ مدیری که چهارده سال از زندگی علمی اش را صرف مدیریت و ساماندهی رشته ی تاریخ اسلام کرده و اکنون مدیریت گروه را به حجة الاسلام و المسلمین ناصر باقری بیدهندی سپرده است. آشنایی با سرگذشت گروه تاریخ اسلام از آغاز تا به امروز و فعالیت های گروه تاریخ در این دوره، بهانه ای است برای گفتگو جهت بهره وری از تجربه های مدیریتی ایشان.

سخن تاریخ: گروه تاریخ چطور تاسیس شد؟

دکتر صفری فروشانی: تشکر می کنم از شما به خاطر وقتی که گذاشتید؛ افتخار دارم که عرض کنم بنده چهارده سال مدیر گروه تاریخ اسلام مجتمع آموزشی عالی امام خمینی(ره) وابسته به جامعه المصطفی العالمیه(ص) بودم.

کارنامه مختصری در این چهارده سال تهیه شده است که اجمالی از آن را عرض می کنم.

سال ۷۸ بود که بنده در مقطع دکتری رشته تاریخ و تمدن اسلامی در دانشگاه تهران دانشکده الهیات مشغول به تحصیل بودم و در آن زمان دانشجویان دکتری در رشته تاریخ در حوزه علمیه قم بسیار اندک بودند که شاید بتوان گفت از انگشتان دست فراتر نمی رفتند. بنابراین، برخی از دوستان از بنده تقاضا کردند که گروه تاریخ را در این مجتمع که در آن زمان به نام مدرسه امام خمینی معروف بود تاسیس کنم.

در ابتدا یک رشته غیر مصوبی با سطح کارشناسی ارشد راه اندازی شد که تاریخ عمومی اسلام بود. بعدا کمیسیون های مختلفی تشکیل شد و در کمیسیون تاریخ رشته تاریخ اسلام در مقطع کارشناسی به تصویب رسید و در مقطع کارشناسی ارشد چهار رشته تصویب شد. رشته های تاریخ تشیع، تاریخ تمدن اسلامی، تاریخ معاصر جهان اسلام و تاریخ اهل بیت(ع).

از میان این چهار رشته، تاریخ تشیع دارای پیشینه بود و قبلا در دانشگاه امام صادق(ع) راه اندازی شده بود و در این جا با تفاوتی راه اندازی شد. تاریخ تمدن اسلامی با این عنوان خاص وجود نداشت. ما در دانشکده الهیات دانشگاه تهران تاریخ تمدن و ملل اسلامی داشتیم. که این رشته تفاوت ماهوی با آن جا داشت گرچه مشترکاتی هم مشاهده می شد.

اما رشته تاریخ معاصر جهان اسلام و تاریخ اهل بیت(ع) هر دو برای اولین بار در این جا راه اندازی شد. من تاکید ویژه می کنم بر رشته تاریخ اهل بیت که از افتخارات حوزه علمیه و جامعه المصطفی است که به عنوان یک رشته آکادمیک و دانشگاهی به آن نگاه کرد و تا آن زمان شاید تصور نمی شد در تاریخ اهل بیت در مقطع کارشناسی ارشد بتوانیم بصورت تخصصی حرفی داشته باشیم.

و خوب شاید اصلا اهیمت نمی دادند به تاریخ این بزرگواران (چهارده معصوم (ع)) که برایشان رشته ای تاسیس شود.

اما رشته تاریخ معاصر جهان اسلام با توجه به اقتضائاتی که جامعه المصطفی داشت که با نقاط مختلف جهان اسلام ارتباط داشت، نیاز داشت که اطلاعاتی بصورت تحلیلی از تاریخ مناطق مختلف داشته باشد که این رشته این نیاز را مرتفع می کرد.

در مقطع دکتری هم همین چهار رشته ادامه پیدا کرد که تاریخ اهل بیت در مقطع دکتری تا کنون در هیچ کجا غیر از جامعه المصطفی اجرا نشده است و همینطور تاریخ معاصر.

در ادامه در دو سال پیش، سطح چهار های تخصصی مطرح شد و از گروه تاریخ اسلام هم خواسته شد که این سطح را برنامه ریزی کند. سطح چهار به مقطع بالای حوزوی گفته می شود که اقتضائات خاصی را دارد و دروس حوزوی مانند فقه و اصول پررنگ تر است و تعداد واحدهای بیشتری دارد و دانشجویانش نیز شرایط خاصی دارند.

گروه تاریخ اسلام بنایش بر این بود که با توجه به تاکید مقام معظم رهبری که بر این سطح نیز تاکید داشتند سطح چهارهای قوی ای ارائه دهد. از این جهت دو سطح چهار با عنوان های تاریخ اهل بیت و تاریخ تمدن اسلامی در دوره معاصر ارائه داد که از حیث برنامه ریزی به نظر می رسد این دو سطح قوی تر از دکتری ها هم باشد. ولی متاسفانه در ادامه آنچنان که شایسته بود جامعه المصطفی حمایت خودش را از این دروس به شیوه حوزوی ادامه نداد.

سخن تاریخ: اگر بخواهیم تاریخچه گروه تاریخ را به صورت جزئی تر براساس نقاط عطفش بررسی کنیم چه نوع تقسیم بندی می توان ارائه کرد؟

دکتر صفری فروشانی: بنده وقتی مسوولیت گروه را بر عهده گرفتم برای خودم یک سیاست ها و روش ها و منش هایی ترسیم کردم؛ طبق آن سیاست ها تا زمان پایان مسوولیت حرکت می کردم. از ویژگی های این سیاست:

۱- روش مندی

۲- آینده نگری

۳- هدف مندی

۴- تاثیر گذاری

۵- عبور کریمانه از مشکلات: این بحث مطرح بود که تاریخ به این صورت در حوزه های علمیه کم پیشینه است و حتی در برخی از موارد همچنانکه که عرض کردم بی پیشینه است. همین مساله مشکلاتی را ممکن است برای ما ایجاد کند که باید به نحو احسن از کنار آن ها عبور کنیم.

۶- توجه به نیاز های منطقه ای

بنابراین با توجه به این مطالب، ما شاید نقاط عطف کمتر داشته باشیم و همینطور به تناسب زمان حرکت تکاملی داشته ایم. یعنی یک مسیری از پیش دیده شده بودیم و به سمت جلو حرکت می کردیم.

طبیعتا جامعه المصطفی کارشناسی ها را فعال می کرد و ما نیز چنین می کردیم. یک زمانی بر کارشناسی ارشد تاکید می کرد و بعد هم به مرحله فارغ التحصیلی و دکتری می انجامید.

در کنار این حرکت، برخی از موارد یک نقطه عطف های جانبی پیش می آمد؛ مانند راه اندازی سایت یا مجله که این ها را باید در بخش مربوط به خودش عرض کنم. یکی از نقاط عطف مهم که برای ما قابل پیش بینی نبود همین بحث سطح چهارها بود.

سخن تاریخ: برای راه اندازی رشته ها نیاز به طراحی سرفصل‌ها و عناوین و… داشتید؛ در این زمینه چه کردید؟ و چه مشکلاتی داشتید؟

دکتر صفری فروشانی: این رشته ها عمدتا در زمان مسوولیت معاونت آموزش جناب آقای رجایی انجام شد که در این جا از ایشان تشکر و یاد می کنم. طبق برنامه هر گروهی که می خواست رشته های خود را تعیین کند باید کمیسیونی تشکیل می داد. اعضای این کمیسیون هم از داخل گروه بودند و هم از خارج گروه. از اعضای داخل بنده و آقای دکتر بارانی و آقای استاد الله اکبری بودند از خارج مجموعه جناب آقای دکتر جباری و استاد عبدالمحمدی و دکتر الویری، دکتر فلاح زاده و دکتر حسنیان مقدم که بضاعت آن زمان تاریخ قم بود دعوت می شد.

مسوولیت کمیسیون ابتدا مدتی با بنده بود و بعد با استاد دکتر بارانی و هر سه مقطع در این کمیسیون تخصصی تعبیه شد و پس از آن به معاونت آموزش ارائه شد و با زحماتی که دوستان در معاونت آموزش کشیدند، از جمله جناب آقای استاد رضا نژاد و آقای مرتضی توکلی که رابط بین وزارت و معاونت آموزش بود به وزارت برده شد و مورد تصویب قرار گرفت.

سخن تاریخ: برای راه اندازی رشته ها و در طراحی و تصویب سرفصل‌ها نیاز به متخصصین نیز داشتید، برای این مسئله چه راهی انتخاب کردید؟

دکتر صفری فروشانی: یک پیش نویسی از سوی یکی از اعضا مثلا بنده یا یکی از دوستان برای کل رشته آماده می شد. در جلسه کمیسیون مطرح می شد و سپس بالانس و ارائه می شد. در مورد سرفصل‌ها باتوجه به تخصص دوستان سرفصل های مختلف به دوستان درون یا بیرون کمیسیون داده می شد و در جلسات مختلف مورد بحث قرار می گرفت و اگر تصویب می شد به معاونت آموزش داده می شد.

سخن تاریخ: در طراحی سرفصل‌ها عناوینی وجود داشت که در جاهای دیگر تدریس نمی شدند، دستاوردهای گروه در این بخش را اشاره کنید.

دکتر صفری فروشانی: سیاست گروه این بود که مقطع کارشناسی جامع باشد یعنی شامل دروس و عناوین تاریخی که یک کارشناس باید بداند باشد.

در بخش عمومی تاریخ پیامبر(ص) و ائمه(ع)، تاریخ به صورت سلسله وار، تاریخ امویان و تاریخ عباسیان و در بخش دولت ها تاریخ صفویه تاریخ عثمانی باید باشد. بخش دیگر تاریخ در مناطق مانند تاریخ مصر و شام و مغرب و اندلس و تاریخ اسلام در هند و تاریخ اسلام در آسیای میانه وجود دارد و بخشی از این دروس دروس پیرامونی بود مانند تاریخ در روایات و تاریخ در قرآن.

و در مقطع کارشناسی ارشد سیاست بر این بود که از انبوه خوانی فاصله بگیریم و به سمت مباحث نظری هم نزدیک شویم. که در رشته های مختلف ما این فاصله را داشتیم. در درس هایی که تعبیه می کردیم همیشه چند درس مورد توجه بود مانند شناخت مآخذ، دیدگاه های مستشرقان و روش تحقیق. یکی از تکیه گاه‌های ما در همه مقاطع بحث روش تحقیق و روش شناسی بود و این از ویژگی های گروه تاریخ در جامعه المصطفی است. یادم هست که چقدر بحث می کردم که بتوانم شش واحد روش تحقیق را به زور در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بگنجانم و چه مخالفت هایی می شد؛ زیرا آن زمان هنوز بحث های روشی جا نیفتاده بود. گرچه هنوز هم آن چنان که باید و شاید جا نیفتاده است. اگر در بحث های روشی یک مقایسه ای بین رشته تاریخ در جامعه المصطفی بکنید می بینید که بیشتر است. همین بحث های روشی را در مقطع دکتری هم ادامه دادیم، مانند: روش تحقیق پیشرفته.

بنده به گروه های دیگر هم همین مساله را پیشنهاد می کردم.

مباحث نظری مانند آسیب شناسی تمدن ها، تعامل تمدن ها، نقش دولت ها در تمدن ها را نیز مد نظر قرار دادیم. در رشته های دیگر مانند تاریخ معاصر روش تحقیق را ریز کرده و با عنوان روش تحقیق در تاریخ معاصر طرح کردیم.

اگر کلیت برنامه را ببینید می بینید که یک ویژگی هایی دارد:

۱- یک تناسبی در مقاطع مختلف بین دروس متنی و پیرامونی وجود دارد که همانطور که به مقاطع بالاتر می رویم دروس پیرامونی مانند روش و نقد و دروس تاریخ علمی بیشتر است.

۲- نیازهای یک طلبه تاریخ مورد توجه قرار گرفته است.

۳- بومی سازی شده است. الان ما در آن زمان مراکز دیگری را می دیدیم مانند موسسه امام خمینی(ره) و دانشگاه باقر العلوم(ع) ولی آن ها دربست و کلی یک رشته را از دانشگاه می گرفتند و اجرا می کردند و خودشان تغییرات اندکی می دادند. اما در اصل خودمان تعبیه کردیم و به تصویب وزارت رساندیم.

در مجموع این سرفصل ها مورد توجه گروه هایی دیگری که بعد از ما شروع کردند قرار گرفت و در بخش های مخلتف الگو برداری شد.

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *