چکیده
هدف: هدف از این پژوهش، توصیف و تبیین یهودی سازی تاریخ اسلام، با تأکید بر دایرهالمعارف اسلام بوده است که در چهار دورۀ «ردیّهنویسی بر سیرۀ نبوی»، «پیگیری شرح حال نگاری پیامبر به جای ردیّهنویسی»، «سیرهنگاری علمی و کلاسیک» و «رویکرد تردیدآمیز به منابع» مورد بررسی قرار گرفته است.
روش: روش مورد استفاده در این تحقیق، توصیفی، از نوع تحلیل اسنادی بوده است.
یافتهها: یافتهها نشان میدهد منابع اسلامی از قرن سوم به بعد تدوین شده و از دوران صدر اسلام فاقد روایی بودهاند. این منابع، بیانگر اقتباس و انعکاس مبادی حجازی بر یک سنّتاند که در واقع؛ خارج از شبهجزیرۀ عربستان و عمدتاً در عراق تلفیق یافتهاند. همچنین از یافتهها، اهمیت تأثیر یهودیت خاخامی بر رشد تکوینی و درازمدت سنّت اسلامی و منابع ادبی مورد وثوق آن درک میشود.
نتیجهگیری: گفتمان غالب بسیاری از مستشرقان بعد از گلدزیهر، گفتمان شکاکیت در اعتباربخشی به روایات است. این موج در حال حاضر به گونهای فراگیر شده که حتی گفتمان مطرح در دایرهالمعارف اسلام را نیز در بر گرفته است. با دقت در مقالات سیرۀ نبوی(ص) در دایرهالمعارف اسلام و نقد و تحلیل آنها، متوجه پیروی بسیاری از نویسندگان مقالات از گفتمان یهودی میشویم.